سه در یک

1 - چند روزیست انگار دچار آنفولانزا شدم . حالا نوعشو نمی‌دونم چیه . ولی خب به همین بهونه یه چن روزی درس و دانشگاه رو با اجازتون تعطیل کردم . دکتر که رفتم به آقای دکتر گفتم آنفولانزای نوع آ نباشه . گفت نه باباااااااا . اینا همش حرفه . آنفولانزای نوع آ کجا بود بابا . یاد فرخ مسافران افتادم ؛ بابا اینا میخوان با این حرفاشون نفت ما رو بالا بکشن . بعد که میخواستیم بیایم بیرون دکتره گف گواهی‌ای چیزی بدم واسه مدرسه . گفتم دادا فک کردی با بچه دبیرستانی طرفی ؟

2 - بر عکس داروخونه که رفتم اون مسئول اونجا فاصله قانونی 9.15 سانتی متر رو کاملا رعایت می‌کرد .بعدشم کلی قرصو شربت داد . با سه تا پنی سیلین . الان من بعد ناهارو شامم باید کلی قرصو شربت بخورم . مثلا بعضیاش صورتیه . اونا مال قبل ناهاره . سفیداش مال بعد ناهاره . بعد اون قرص سفید کوچیکام هم مال وسط ناهاره . تازه از این قرص آبیام دارم که اونا مال قبل شامه و ... . اوووووووه . چقدر من باید حواسمو جم کنم تا اشتباهی نخورمشون . 

3- سوار تاکسی بودم . یه آقایی جلو نشسته بود حسابی داشت از خجالت تک تک مسئولین در میومد . ایشان داشتند به شکل واقعا تیز بینانه ای به نقد یک یک مسئولان می پرداختند . مثلا می‌گفت : " آقا اینا با این طرح هدفمند کردن یارانه ها فقط میخوان پول منو تورو بکشن بالا. آخرش همش میره تو جیب خودشون . خارج که اینجوری نیس . آقا ببخشید همین بغل پیاده میشم ! "