دو سه روز پیش این استاد ریاضی 1مون یه 7 8
10دقیهای تاخیر داشت .خب اون روز
دوشنبه بود . فرداشم که سهشنبهی زوج بود کلاس نداشتیم ،بعد چهارشنبههم تعطیل
رسمی بود . ( چه بود تو بودی شد ) فقط مونده بود پنجشنبش یعنی امروز که فقط 10 تا 11 و نیمش فیزیک داشتیم
. به خاطر اینم بچهها داشتن تبادل نظر میکردن که بیایمو این پنجشنبرو یه جوری
بپیچونیمو جمعه هم که فیطیله . یعنی 4 روز تعطیل . خلاصه یه کم بحث که بالا گرفت
دیدیم این استاد کلاس بغلی با عصبانیت اومد از کلاسش بیرون که در کلاس ما رو ببنده
که در این حال این استاد تپلی ما هم از راه میرسه . فک کنم خیلی جلوی اون استاد
دیگه هه خجالت کشید . هیچی دیگه . آقا این عصبانی اومد تو کلاس . حساااااااابی داغ
کرده . ظاهرا قرار بود ایشون سر ما خالی
کنن . شروع شد نوازشهای ایشون که من تا حالا همچین کلاسی نداشتمو و یه کم برین ادب
یاد بگیرینو و مگه اینجا چاله میدونه و من گفتم اگه دیرو اومدم یکی بیاد اینجا
تمرین حل کنه و ... ( انگار شده بود دبستان ) . ما هم این جوری کلمونو انداخته
بودیم پایین فقط منتظر بودیم حرفاش زودتر تموم شه . ما که فک میکردیم دیگه حرفاشو
زد دیگه تموم میشه . دیدیم نه بابا . رسما اعلام کرد از کلاس شما 2 نمره کم میشه و
حسابی حالتونو میگیرمو و آخر ترم اشک همتونو در میارم و ... . ببین آش نخورده و
دهن سوخته .
بعدش با حالت عصبی گفت هر سوالی چیزی دارین
بگین حل کنم ( آخه جلسه حلالتمرین بود ) . تا اینکه یه 10 دقیقهای مونده بود تا
آخر کلاس که دیگه بچه ها هم خسته . گفتیم دیگه سوال نگیم بلکه تعطیلش کنه بریم
دیگه . بعد استاده یه دفه گفت این بود گفتم برین تمرین حل کنین ؟ یعنی شما همرو
بلدین ؟ خوووووب . پس من سوال میپرسم . در این لحظه قیافهها بسیار دیدنی بود .
اینجوری . بابا بیا کلی سوال داریم هنووووو. ولی
مثه
اینکه کار از کار گذشته بود انگار . 2 تا انتگرال نوشت رو تخته گف 10 دقیقه
وقت دارین . حالا بیا و درستش کن . دومیش که از 100 کیلومتری نشون میداد سرکاری و
به این آسونیام حل نمیشه . حدسم درس از آب دراومد چون وقتی بعد امتحان حلش کرد نصف
تخته رو برد . اولیشم نصفه ونیمه یه چیزایی نوشتم . به هر حال خوبیش اینه که آخر ترم مصادف شده با
محرم صفر . حدالاقل این اشکامون هدر نمیره که .
امروز احتیاج شدیدی به این ایمیلم پیدا
کردم . خواستم بدم . بعدش یه کم فک کردم دیدم ضایست . آخه یکی نیست بگه این چه
آیدیای هس که درست کردی . باید به فکر یه آیدی سنگین منگینی چیزی باشم . شما سراغ
ندارین ؟
ديدگاه هاي کاربران
6 نظر براي "استاد از نوع عقدهای"
سلام خوبی
ممنون از حضورت
آره راست میگی شاید خطرناک باش
دیگه عکس نمیذارم خوب
یعنی عکس خطرناک دیگه نمیذارم
۷/۲۳/۱۳۸۸ ۱۰:۳۲ قبلازظهر
جوینده یابنده است!
پیدا می شه انشا ا...
۷/۲۴/۱۳۸۸ ۶:۰۵ بعدازظهر
سلام بر علي آقا گل بازگشت نسبتاً غرور آفرين خودمان را به شما تبريك ميگوويمم...ما كه به مناسبت شهادت ششمين اختر تابناك ولايت ...اين هفته كلاً تعطيل رسمي اعلام كرديم و رفتيم به شمال و دانشگاه پيچيد تا ما هم پيچيده باشيم در جاده هاي پيچيده چالوووس
۷/۲۵/۱۳۸۸ ۵:۳۵ قبلازظهر
سلام ای بابا من که خیلی وقته غمگین نمینویسم و رفتم توی فاز آهنگهای شاد وامید دهنده این شعرم آره یه ذره غمگین هست ولی
به هر حال ممنون از حضور گرمت موفق باشی یاعلی
۷/۲۷/۱۳۸۸ ۱۲:۱۸ بعدازظهر
سلام ممنون از حضور گرمت
۸/۰۵/۱۳۸۸ ۲:۲۱ قبلازظهر
حضرت علی (ع) میفرمایند:هرکس به من کلامی آموخت مرا بنده خود کرد
اون وقت میگن غیبت کردن مال خانوم هاست!!
۱۰/۰۹/۱۳۸۸ ۱۰:۲۵ قبلازظهر
ارسال یک نظر
» همین نظرات شماست که باعث دلگرمی ماست !
» ما بیسواتیم لطفا فینگیلیشو و خارجکیو اینا ننویسین .
» اگه مطلب دیگری دارید میتونید از فرم تماس با ما استفاده کنید .