جلسه خواستگاري



مادر داماد : ببخشين ، كبريت دارين؟
خانواده عروس : كبريت ؟! كبريت براي چي!؟
...مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بكشه
خانواده عروس : پس داماد سيگاريه....!؟
..مادر داماد : سيگاري كه نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه
خانواده عروس : پس الكلي هم هست..!؟
مادر داماد : الكلي كه نه... والا قمار بازي كرده و باخته ! ما هم مشروب داديم بهش كه يادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازي مي كنه...!؟
...مادر داماد : آره... دوستاش توي زندان بهش ياد دادن
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
...مادر داماد : زندان كه نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه كمي بازداشتش كردن
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
...مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد
خانواده عروس : زنش !!!؟؟؟



ديدگاه هاي کاربران

1 نظر براي "جلسه خواستگاري"

پلخمون گفت...

بالطبع ما هم شما را لینکیدیم
یا حق


۱۱/۲۳/۱۳۸۷ ۵:۴۷ بعدازظهر

ارسال یک نظر

» همین نظرات شماست که باعث دلگرمی ماست !
» ما بی‌سواتیم لطفا فینگیلیشو و خارجکیو اینا ننویسین .
» اگه مطلب دیگری دارید می‌تونید از فرم تماس با ما استفاده کنید .

 
بالاي صفحه © 2010 |تمامي حقوق اين وبلاگ متعلق به يک علي مي‌باشد .